حیات رسانه ای تکنولوژی رسانه و پژوهش های میدانی
پدیدآورنده:
حسین عمید
1390 .25 فروردین
هرگونه کوششی برای ثبت و تشریح تئوری های مربوط به رسانه ها با ماهیت پیچیده و گاه سرکش اصل موضوع رسانه ها رو به رو می شود. در دهه های گذشته شاهد بروز تفارق آرایی بودهایم که از کشاکش دو سنت نظری در این زمینه سرچشمه می گیرد.
هرگونه کوششی برای ثبت و تشریح تئوری های مربوط به رسانه ها با ماهیت پیچیده و گاه سرکش اصل موضوع رسانه ها رو به رو می شود. در دهه های گذشته شاهد بروز تفارق آرایی بودهایم که از کشاکش دو سنت نظری در این زمینه سرچشمه می گیرد. در یک سو، تئوری های موسوم به اجتماعی ـ رفتاری قرار دارند که گاه آنها را علوم ارتباطات نیز نامیدهاند و در سوی دیگر تئوری های فلسفی ـ فرهنگی قرار دارند. گروه اول را افرادی چون هارولد لاسوُل و لیپمن تشکیل می دهند و در گروه دوم، مک لوهان، آدورنو و هربرت دریفوس صاحب نظریه های تأثیرگذار هستند. این تقابل بخشی از تحولاتی اساسی ای است که درون حوزۀ علوم اجتماعی و علوم انسانی صورت می پذیرد که خود ناشی از برخوردهای جدید دربارۀ درک جامعۀ هدف است.
آشكارترین مسئلۀ مطالعات رسانه ها این است که درک مشترکی از موضوع مورد بحث در دسترس نیست. می توان گفت محققان عرصۀ رسانه، در تشریح صریح ماهیت رسانه ها کوتاهی کردهاند و همگی به این گمان بسنده کردهاند که همه می دانند رسانه چیست و لزومی به ارائۀ تعریف جامع از آن نیست.
باید گفت که مطالعات مربوط به رسانه ها با مسئلۀ بغرنج عدم درک ماهیت و مبانی آن رو بهرو است. نوشتار زیر می کوشد فضای مؤثر بر مخاطبان رسانه و لزوم ابتنای مطالعات رسانهای را در این تأثیر تشریح کند.
پیآمد تکنولوژی رسانه
اَشکال متنوع رسانهای چه نوع اطلاعاتی را به ما می رسانند؟ چگونه نحوۀ تفکر ما را شکل داده و بر راه های موثر بر ویژگی های ارتباط های اجتماعی ما تاثیر میگذارند؟ این پرسش ها تجهیزات فنی رسانه ها و به ویژه خود رسانه را مورد پرسش قرار می دهند.
اهمیت تکنولوژی رسانه تا اندازۀ زیادی ناچیز انگاشته می شود. به تکنولوژی، به عنوان نیروی محرک تحول اجتماعی نگرسته می شود. در حالیکه اصولاً ماهیتِ در حال رشد تکنولوژی برای جامعه، نتایجی گاه متناقض در بردارد. در ابتدا باید دانست که جهتگیری و کاربرد تکنولوژی رسانهای چگونه از لحاظ اجتماعی ایجاد می شود. این بحث، تنش پویای میان تکنولوژی های رسانهای و نیروهای اجتماعی گوناگون که ارزیابی و بهره مندی از آن را شکل دادهاند، مورد توجه قرار می دهد.
از نظر بیشتر افراد، تکنولوژی هایی که اساس رسانه های گروهی را شکل می دهند، اموری استثنایی و خارقالعاده هستند. حتی دستگاه های چاپِ اوایل قرن نوزده نیز در آن زمان ماشین های باشکوهی به نظر می آمدند. ولی ارتباطات الکترونیکی از لحاظ فنی به مراتب تأثیرگذارتر و درک آنها دشوارتر است. شاید از چگونگی انجام چاپ تا اندازه ای اطلاع داشته باشیم، ولی واقعا می دانیم تلویزیون یا رادیو چگونه کار می کنند؟ بیشتر ما نمیتوانیم به این پرسش پاسخ مناسبی دهیم یا حداقل اینکه به صورت تخصصی نمیتوانیم پاسخ دهیم. با این وجود کماکان از رادیو و تلویزیون لذت میبریم و یا از آن بیزاریم. در حقیقت این دستگاهها آن قدر، راحت و کاربرپسند هستند که برای بهره بردن از آنها تنها کافی است دستگاه روشن شود و در نتیجه کمتر به تفکر مبتنی بر آن دامن می زنند.
کامپیوترها و شبکه های کامپیوتری نیز در زمرۀ تکنولوژی های پیشرفتهای هستند که بیشتر ما دربارۀ مسائل پیش نیاز برای بهره گیری از آنها اطلاعات بسیار اندکی داریم. هرچند این گونه وسایل بسیار پیچیدهتر از تلویزیون به نظر میرسند، ولی با این حال ما می توانیم در خانه، مدرسه و اداره بدون دانستن نحوۀ عملکرد قطعات الکترونیکی و سیستم عامل آنها یا چگونگی پردازش و ذخیره اطلاعات در آنها و یا روش ارتباط یافتن آنها با شبکه ها و رسانه های دیگر، به آسانی از آنها بهره برداری کنیم. نحوۀ استفاده از کامپیوترها روز به روز آسانتر میشود و به دلیل آشنا شدن کودکان با کامپیوتر در مدارس و افزایش برنامه های آسان کامپیوتری برای اخبار، ورزش، سرگرمی ها و بازی ها، هر روز بر تعداد افراد دارای سواد کامپیوتری افزوده میشود.
به این ترتیب میتوان گفت یک ویژگی مهم تکنولوژی رسانهای این است که استفاده از آن تقریبا برای همۀ کسانی که به آن دسترسی دارند، آسان میباشد و یا به عبارت بهتر کاربران این تکنولوژی نیاز به دانش فنی خاصی ندارند. از این رو تکنولوژی رسانه دامنهای گسترده و وسیع دارد.
قابلیت های متفاوت تکنولوژیکی
هر رسانه قابلیت های تکنولوژیکی ویژۀ خود را دارد که بر شیوۀ بیان متن، صدا و تصاویر بصری تأثیر می گذارد. برای نمونه جشنوارهای هنری را تصور کنید. یک شبکۀ رادیویی می تواند برنامۀ جشنواره را به صورت ضبط شده و یا زنده پخش نماید. در این صورت شما صدای افراد را خواهید شنید ولی قادر به دیدن آنها نیستید. مجلات نمی توانند صدای افراد را به گوش شما برسانند ولی باز هم می توانند تصاویری را در اختیار شما قرار دهند که هر چند پس از پایان ماجرا به چاپ میرسند ولی با این حال وضعیتی از آن جشنواره را به شما نشان میدهند. در ضمن میتوانند داستان آن برنامه را نیز به چاپ رسانده و اطلاعات پیشزمینهای دربارۀ آن را به دست دهند. در برابر آن، برنامۀ تلویزیونی می تواند فیلمی با تصویر مستقیم ـ تصاویر در حال حرکت ـ و صدا داشته باشد ولی برای ارسال متن خیلی مفید واقع نمیشود.
نسخۀ ضبط شده یک کنسرت بر روی سی دی یا نوار کاست امکان استفاده از صوت را فراهم می آورد و احتمالاً در کنار یک متن چاپی بستهبندی می شود، ولی شامل تصاویر نمیشود. یک سی دی چند رسانهای،[1] هم صدای عادی و هم متن چاپی یا قابل چاپ ـ مانند متن شعر آهنگها و زندگینامۀ مختصر آن خواننده ـ و تصاویر ویدیویی را شامل میشود. ضمن اینکه میتوان با استفاده از دستگاه چاپگر، تصاویر و متن آن را چاپ نمود. ولی با این حال، این ارائۀ چند رسانهای، حسّی معادل پخش یک کنسرت زنده از راه رادیو را ندارد و تنها بعد از کنسرت اصلی قابل استفاده خواهد بود. اینترنت هم می تواند یک کنسرت زنده را از راه تکنولوژیِ سیال خود فراهم کرده و صدا و تصویر را بر روی صفحۀ مانیتور شما ظاهر کند.
تکنولوژی های رسانهای گوناگون، برای ارتباط یافتن و تجربه کردن برنامه های گوناگون، شیوه های مختلفی را فراهم می نمایند که هم از لحاظ نوع ارائه و هم گونهای که ما آنها را تجربه می کنیم با یکدیگر تفاوت دارند. در عین حال قابلیت های دیجیتالی، ارتباط رسانه های متفاوت را با یکدیگر میسر ساختهاند که در روزگار ما، تصاویر دیجیتالی و اینترنت نمونه های آن هستند. این تقارب در مورد اینترنت مشهودتر است، زیرا اگر چه میزان مخاطبانِ مجهز به ابزارهای تکنولوژیکی احتمالاً تا مدتی محدود باقی خواهد ماند، ولی تکنولوژی انتقال صدا و تصویر با سرعت بالا، پیشرفت خواهد کرد.
میتوان فهمید که تکنولوژی به واسطۀ ایجاد ارتباط های گوناگون از اهمیت شایانی برخوردار است ولی باید بپرسیم که چرا این امر مهم است؟ به عبارت دیگر کدامین ویژگی تکنولوژی رسانههای گروهی آنها را از لحاظ اجتماعی دارای اهمیت میسازد؟
مولّدهای ارتباطی
تکنولوژی های رسانهای همراه با محدودیتهای ساختاری هستند. آنها نیز مانند همۀ ساختارها، توسط انسان ها توسعه یافتهاند و متعاقب آن، هم فعالیت بشر را محدود می کنند و هم تواناییهای آن را بیشتر می سازند. چگونگی این عملکرد آنها مسالۀ اساسی در درک و شناخت اجتماعی از تکنولوژی رسانهای است.
بگذارید بحث خود را با رجوع به ریشه های کلمۀ رسانه پیش ببریم. ریشه این کلمه برگرفته از یک کلمه لاتین medius به معنای وسط، میانی یا وسیلۀ ارتباط است. این نکته نشان می دهد که رسانه در نقطة میانیِ یک ارتباط قرار دارد، یعنی به طور خاص در بین فرستنده و دریافتکننده پیام واقع میشود. در گذشته کلمۀ رسانه به عنوان بخشی از عبارت وسایل ارتباط جمعی استفاده می شد، ولی در عین حال باید به خاطر داشته باشیم که رسانه های گروهی امروزی در واقع ارتباط میان دو مکان را میسر میسازند. بنابراین، به دلیل تأثیر بر ارتباطات انسانها، تکنولوژیهای رسانهای از لحاظ اجتماعی اهمیت متفاوتی دارند.
یادآوری برخی ویژگی های بارز رسانه های گروهی، تاثیرگذاری تکنولوژی بر ارتباطات را کاملا آشكار می کند. کلمۀ همگانی یا دستهجمعی در حقیقت دارای این مضمون است که رسانهای از یک مکان فرستاده می شود و مخاطبان بسیاری در مکان های دیگر آن را دریافت می کنند. در مورد روزنامه، گروه نسبتاً کوچکی از کارکنان یک سازمان خبری خاص آن را تولید و چاپ میکنند و تعداد زیادی از خوانندگان آن را می خرند. یعنی در یک سو تنها یک فرستنده به نام سازمان خبری وجود دارد و در برابر، دریافتکنندگان زیادی که همۀ خوانندگان را شامل میشود. فیلم ها، برنامههای تلویزیونی و موسیقی نیز به صورت واحد و متمرکز تولید شده و از راه سالن های سینما، فرستندۀ تلویزیونی، پخش از راه تلویزیونهای کابلی و یا با ضبط بر روی سی دی به مخاطبین بسیار و اغلب مختلف ارائه می گردد. در نتیجه جهتگیری اَشکال مرسوم رسانه های گروهی، ارتباط میان یک فرستنده با چندین گیرنده میباشد.
ویژگی دیگر رسانۀ عمومی این است که در آن فرستندگان شناخته شدهاند ولی گیرندگان همچنان ناشناس باقی می مانند. خوانندگان یک کتاب، مؤلف آن را می شناسند، ولی روشن است که به جز در شکل شاخص آماری فروش ، مؤلفان نمیتوانند خریداران و یا خوانندگان کتاب خود را بشناسند. زمانی که ما یک برنامۀ تلویزیونی را می بینیم یا به سینما می رویم، نام تهیهکننده، کارگردان و بازیگران به طور مشخص به نمایش گذاشته می شوند، هر چند که به طور کلی تنها یک طرفدار واقعی همه چیز را دربارۀ آنها می داند. در نتیجه با وجود تعداد بیشمار سینماروها و بینندگان تلویزیون در سراسر کشور یا حتی جهان، مخاطبان باز هم ناشناس هستند. بنابراین دیگر ویژگی بیشتر رسانه های گروهی این است که شامل فرستندۀ مشخص و به طور کلی گیرندگان و بینندگان ناشناس می باشند.
همچنین بیشتر رسانههای گروهی، پاسخگوی بازخوردهای مستقیم گیرندگان خود نمیباشند. زمانی که ما کتاب یا مجلهای را می خوانیم، یا به سی دی گوش می کنیم و یا تلویزیون را روشن می کنیم، هیچ راهی نداریم تا به پیام هایی که دریافت میکنیم به طور مستقیم جواب یا پاسخ دهیم. اگر بخواهیم، می توانیم زمانی را برای نوشتن یا تماس تلفنی با توزیعکننده، تهیهکننده یا مؤلف تخصیص دهیم تا به آنها نشان دهیم که چه اندازه فیلم یا کتاب آنها را پسندیدهایم و یا از آن متنفر شدهایم یا اینکه به سادگی می توانیم دست از تماشا کردن، خواندن و یا گوش دادن بکشیم! ولی نامه ها یا تماس های تلفنی از جمله ارتباطات فردی هستند و در شمار اَشکال گروهی رسانهها قرار نمیگیرند. اَشکال مرسوم و سنتی رسانه های گروهی دو سویه و دارای تأثیر و روابط متقابل نیستند. بنابراین رسانههای گروهی معمولاً ارتباطی یکطرفه میان یک فرستندۀ مشخص با گروهی از گیرندگان ناشناس را فراهم میآورند.
با این وجود، اینترنت و نیز دیگر رسانه های جدید، معانی خاص رسانه های گروهی را به چند لحاظ برای ما عیان نمودهاند. نخست، اینترنت تمایز بین مخاطب خاص و عام را از میان برمیدارد، زیرا افراد از این رسانه به منظور ایجاد ارتباطات فردی، مانند پست الکترونیکی، ارتباطات گروهی خُرد، مانند Listservs و نیز ارتباطات جمعی، مانند web sites استفاده میکنند.
دوم، مفهوم فرستندۀ مشخص و گیرندۀ ناشناس دربارۀ اینترنت مشکلآفرین شده است. هنگامی که برای دستیابی به یک سایت یا دریافت نامه نیاز به نامنویسی است، در حقیقت، مخاطب برای تهیهکننده مشخص می شود. در مقابل زمانی که یک سایت هیچ اطلاعاتی در مورد مشخصات خود در اختیار شما نمیگذارد، ممکن است این فرستنده برای استفادهکننده ناشناس باقی بماند.
سوم، مرز بین تهیهکننده و دریافتکننده نامشخص شده است. اینترنت جایگزین نمونۀ مرسوم ارتباط گروهی یک نفر با مخاطبین بسیار شده است. هر کسی که به تکنولوژی مناسب دسترسی داشته باشد، امروزه می تواند رسانۀ اینترنتی خود را ایجاد کرده و هر گونه تصویر، متن و یا فایل صوتی را که می خواهد، در آن بگنجاند.
چهارم اینکه، در بیشتر موارد، ارتباط اینترنتی دیگر یک ارتباط یک طرفه نیست. برای نمونه بیشتر سایتها از بازدیدکنندگان میخواهند که پیشنهادات خود را از راه پست الکترونیکی برایشان ارسال کنند و یا نظرات خود را در دفتر پیشنهادات سایت بنویسند. گاهی نیز، دیگر استفادهکنندگان و بازدیدکنندگان آن سایت می توانند این نظرات را خوانده و به آنها پاسخ دهند. موریس اوگان[2] در کتاب خود با عنوان اینترنت به عنوان رسانۀ جمعی، بر اهمیت این تغییرات تأکید کرده و اظهار میدارد:
اینترنت ویژگی رسانههای گروهی مرسوم، مبنی بر ارتباط میان منبع ـ پیام ـ دریافتکننده را به بازی گرفته و گاهی آن را در نمونه های مرسوم به اجرا در میآورد و برخی اوقات نیز با ترکیببندی یا ظاهر کاملا جدیدی نمایان می سازد.
اهمیت اجتماعی رسانۀ گروهی این است که هر چند اینترنت خلأ بین شخص و رسانۀ گروهی را محدود ساخته، ولی رسانه ها کماکان و به طور قابل ملاحظهای با تقابل رو در رو و بدون واسطه تفاوت دارند. در اینجا ما به اصل موضوع می رسیم.
زمانی که از لحاظ اجتماعی تکنولوژی رسانهای را مورد بررسی قرار میدهیم، با این پرسش روبهرو هستیم که این تکنولوژی ها چگونه شیوه های رابطۀ متقابل و ارتباطات ما با دیگران را شکل می دهند؟ یک تأثیر مهم تکنولوژی بر ارتباطات ما، کاهش دادن حجم زمان و مکان است.
تأملی دربارۀ مفهوم زمان و مکان
اگر لختی تأمل کنیم، یک تصویر زندۀ تلویزیونی از رویدادی که هزاران کیلومتر از ما دورتر است، به نوعی استفادۀ صحیح و حیرتانگیز زمان و مکان به شمار میآید. ما می توانیم بدون اینکه واقعا در آن مکان حاضر باشیم، خود را در آنجا حس کنیم. برای نمونه شخصی که با فاصلۀ یک خیابان از ورزشگاهی زندگی میکند اگر از لحاظ الکترونیکی امکاناتی در اختیار نداشته باشد، بسیار دیرتر از کسانی که خارج از آن شهر زندگی میکنند از نتیجة بازی فوتبال با خبر میشود. در این باره فاصلۀ فیزیکی، امری نامربوط به شمار می آید.
زلزلۀ سال 1383 در شهر بَم نشان داد که تلویزیون چگونه قادر است رابطۀ ما را با زمان و مکان وفق دهد. برای کسانی که در آن محل بودند و جریان برق و خطوط تلفنشان بر اثر زلزله قطع شده بود، دسترسی به اطلاعاتی دربارۀ شدت و محدودۀ زمینلرزه سخت به دست می آمد. برای کسانی هم که اعضای خانوادهشان در این شهر زندگی می کردند، ساعت ها وقت لازم بود تا اطلاعاتی دربارۀ محل آنها به دست آورند. تصاویر تلویزیونی نشان دهندۀ صحنههایی از خسارتهای واقعه بودند که به سرعت در اختیار بینندگان در سراسر کشور قرار میگرفت و تازهترین اخبار دربارۀ مناطق همجوار را نیز پوشش میداد. خلاصه اینکه، ساکنان تهران و استان های اطراف نسبت به ساکنان خود شهر بم و جیرفت، از راه تلویزیون اطلاعات بیشتر و سریعتری دربارۀ زلزله به دست آوردند. بسیاری از اهالی بم و جیرفت که به تلفن دسترسی داشتند، از طریق تلفن راه دور با بستگان خود در بقیۀ نقاط کشور تماس گرفته و توانستند دربارۀ حوادث جاری در شهر خود اطلاعات لازم را کسب کرده و از چگونگی پیشرفت اوضاع مطلع شوند. این نمونه نشان می دهد که درک ما از فاصله، در عصر تلویزیون نسبت به دورانهای پیشین متفاوت است. این تقلیل زمان و مکان یکی از ابعاد اساسی در مسئلۀ جهانیسازی است.
کامپیوتر نیز مفاهیم مرسوم و سنتی ما را از زمان و مکان زیر سؤال می برد؛ به ویژه اینکه دنیای مجازی شبکۀ جهانی، روز به روز تکامل بیشتری مییابد. اینترنت مفهوم محلی بودن یک رادیو را به چالش میکشد که از راه یک ایستگاه محلی، صدا را در شبکۀ جهانی قرار میدهد. تکنولوژی های جدید حتی می توانند راه های قدیم و مرسوم تنظیم زمان را مختل کنند. در جریان رسوایی اخلاقی بیل کلینتون و مونیکا لووینسکی در سال 1998، اینترنت نقش مهمی را در شتاب دادن چشمگیر به میزان انتشار اطلاعات ایفا کرد. در نتیجه، چرخۀ خبری از جهتگیری روزانه که به طور سنتی با روزنامهها و اخبار شبانگاهی صورت میگرفت، به صورت گزارش لحظه به لحظه از اطلاعات جدید تغییر یافت که هم شامل شایعات و هم اسناد رسمی میشد.
مفهوم جامعۀ مجازی رینگولد[3] به این نکته اشاره دارد که دیگر نیازی نیست جوامع را بر اساس محدودۀ جغرافیایی تعریف کنیم. به نظر بسیاری از مدافعان روابط متقابل الکترونیکی، مردم سراسر جهان می توانند از طریق تکنولوژی اینترنت، که پلی میان نقاط مختلف جهان میباشد، همسایگان مجازی یکدیگر به شمار آیند. دوستان، گروه های حامی و همکاران حرفهای، امروزه می توانند در جهان مجازی شبکه های کامپیوتری با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و اغلب هیچ رابطۀ متقابل رو در رویی نیز با هم نداشته باشند. به علاوه گروه هایی از کاربران کامپیوتر که ممکن است ساکن کشورهای مختلفی هم باشند، بازی های مفصلی را توسعه دادهاند که در آنها بازیگران به طور فعال جهان های مجازی و جایگزینی را ایجاد می کنند. به عقیده شِری تورکل[4] دنیای مجازی می تواند بسیار پیچیده باشد و برای اعضای آن جوامع، از پیچیدگیهای خاص خود برخوردار است، حتی اگر اعضای آن هرگز خارج از آن بافت مجازی یکدیگر را ملاقات نکرده باشند. همچنین دیگر نیازی نیست که مشاغل مدرن در یک اداره و محل خاص مستقر باشند. تعداد افراد حرفهای که راه هایی را برای ارتباط از راه دور، برای نمونه با استفاده از تلفن، فاکس و شبکه های کامپیوتری مییابند، روز به روز در حال افزایش است. آنها به این طریق می توانند در خانه کار کنند و از ساعت های اوج ترافیک دوری گزینند. در اینجا نیز دوباره میبینیم که چگونه تکنولوژی رسانهای ما را قادر میسازد تا در مفهوم فاصله یا مدت زمان بازنگری کنیم.
با بررسی پیچیدگی تکنولوژیکی رسانه و اهمیت آن در مقولۀ ارتباطات و بهرهمندی گسترده از آن توسط گروه های مختلفی از انسانها، جای تعجب ندارد که مباحث تکنولوژی رسانهای بیشتر بر قدرت تاثیرگذاری حیرتانگیز این سیستم نوین بر جامعه تاکید دارند. همان طور که تشخیص دادن تأثیر اجتماعی بالقوۀ موجود در یک رسانه آسان به نظر میرسد، مبالغه در نقش تعیین کنندۀ تکنولوژی های رسانهای نیز آسان مینماید. در حقیقت، تمایل به مد نظر داشتن قدرت طبیعی تکنولوژی ما را به سوی مسیر روشن ولی در عین حال تحلیل رفتۀ حتمیت تکنولوژی سوق میدهد، که مدعی این نکته است که تکنولوژی های رسانهای نقشی تعیینکننده در فرآیندهای تحول اجتماعی دارند. این دیدگاه نتوانسته است این نکته را به درستی درک کند که تکنولوژی تنها یک عنصر در مجموعۀ فرآیندهای رسانهای در جهان اجتماعی است. در عین حال مباحث مورد نظر طرفدارانِ حتمیت تکنولوژی را نیز باید مورد توجه و ملاحظه قرار داد.
صیرورت و حتمیّت تکنولوژیک
میتوان حتمیت تکنولوژی را به عنوان رویکردی مد نظر قرار داد که تکنولوژی یا پیشرفت های تکنولوژیکی را به عنوان علت اصلی در روند تحول اجتماعی تعریف میکند. کلود فیشر[5] ، جامعهشناس، مهمترین اَشکال حتمیت تکنولوژی را به مانند شیوه های بازی با توپ بیلیارد معرفی میکند که در آن تکنولوژی یک نیروی خارجی به شمار می آید که در یک موقعیت اجتماعی خاص وارد شده و مجموعهای از تأثیرات کمانهای را به بار می آورد. از این جانب، تکنولوژی باعث بسیاری از رویدادها می شود، هر چند که بیشتر از راه یک مجموعه گام های واسطهای صورت میگیرد. برای نمونه، شاید بتوان گفت که اختراع اتومبیل سبب کاهش قیمت غذا شده باشد زیرا اتومبیل نیاز به اسب ها را کاهش داده و این موضوع تقاضا برای علوفهجات را کاهش داده، در نتیجه باعث افزایش زمین قابل استفاده برای ایجاد دانه های خوراکی شده و به این ترتیب قیمت غذا را کاهش داده است.[6]
در عین حال مشکل این است که هیچ واسطۀ انسانی در این تصویر وجود ندارد. از نظر طرفداران حتمیت تکنولوژی، انسان تنها به عنوان کارفرمای ذیشعور تکنولوژی مطرح است و یا مانند مهرۀ شطرنج است که بنابر مقتضیات تکنولوژی به حرکت در می آید. به عبارت دیگر، این دیدگاه بیانگر یک محدودیت ساختاری است و از جمله عملکرد های بشری به شمار نمیآید.
این دیدگاه به این بحث می پردازد که ویژگی های تکنولوژی نتایج خاصی را میطلبد و نیز آن اندازه که تکنولوژی از انسان ها بهره می گیرد، آن ها از تکنولوژی بهره نمی برند. بر اساس این دیدگاه، جامعه بیشتر از اینکه بر اساس یک برنامۀ بشری دگرگون شود، بر اساس مسائل تکنیکی تغییر می یابد.
فیشر دربارۀ تاریخچۀ اجتماعی جالب توجه تلفن بحث کرده و معتقد است که حتی نباید پرسید که یک تکنولوژی بر روی یک جامعۀ خاص چه تأثیری داشته است، چرا که این پرسش از آغاز دربردارندۀ این مطلب است که تکنولوژی از لحاظی برای ما مفید واقع شده است. در عوض، وی پیشنهاد می کند که به افرادی توجه کنیم که از تکنولوژی ها به طور حیرتانگیزی استفاده میکنند. به این ترتیب کاربران واقعی تکنولوژی در مرکز آنالیز قرار می گیرند ولی باز هم نمیتوانند آزادانه عمل کنند زیرا کاربران تکنولوژی در بافت های اجتماعی خاصی عمل کرده و با تکنولوژی هایی کار می کنند که می توان در شیوه ها و راه های محدود از آنها بهرهمند شد.
نکته اینجاست که تحلیل تکنولوژی رسانهای نمیتواند شیوه های متنوع و حتی بعضا متناقضی را نادیده بگیرد که افراد با استفاده از آن ها تکنولوژی های جدید را به کار میگیرند. هیچ امر ذاتی برای اجبار در پذیرفتن شیوهای خاص در استفاده از تکنولوژی وجود ندارد. در حقیقت شاید افراد، استفاده هایی برای تکنولوژی های خاص بیابند که بسیار دور از انتظار باشد. برای نمونه بسیاری از نخستین طرفداران رادیو، گمان می کردند که رادیو در اصل یک وسیلۀ ارتباطی میان دو نقطه می باشد یا به نوعی یک تلفن بیسیم است و تصور پخش برنامه از راه آن دور از ذهن بود. در برابر، تا پیش از توسعۀ سیستم پخش برنامه، توسعهدهندگان این تکنولوژی، بر این باور بودند که رادیو باید وسیلهای باشد که اخبار و سرگرمی را به خانه ها آوَرَد و آن را وسیلهای برای ارتباطات شخصی نمیدانستند. با وجود سرمایهگذاری های کلان، تکنولوژیِ استفاده از خبرنامههای الکترونیکی که به صورت خودکار برای کاربر اینترنت ارسال می شود ـ به طوری که دیگر نیازی نیست وقت خود را برای جستوجو نمودن اطلاعات مورد نیاز تلف کند ـ مورد اقبال عموم مردم واقع نشده است. تکنولوژی های نوین به زمینه های اجتماعیای وارد می شوند که خاستگاه عادت های غالباً عمیق و دیرینه بوده و در ساختار های فرهنگیای مداخله میکنند که نحوۀ به کارگیری رسانه را شکل می دهند. بنابراین برای درک ارتباط میان رسانه و جامعه نمیتوان تنها پرسید که یک تکنولوژی جدید چه به مردم عرضه میکند، بلکه باید این پرسش را نیز مطرح نمود که مردم از این تکنولوژی جدید چه بهرهای می گیرند؟
نویسنده:حسین عمید
منبع:ماهنامه رواق هنر و اندیشه ،شماره نوزدهم
Ps147
1. Multimedia
2. Morris Ogan , The Internet as Mass Medium , Indiana University , Bloomington , 1996
3. Rheingold , Howard ,Virtual Reality: The Revolutionary Technology of Computer , Simon & schuster , New York , 1993
4 . Turkle , sherry , Life on the Screen: Identity in the Age of the Internet , Simon & schuster , New York , 1997
5. Claude Fischer
6. Fischer , Claude , A Social History of the Telephone to 1940 , California University Press , Berkeley , 1994
1390 .25 فروردین /
نویسنده: حسین عمید / نظر:
0 /